بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند