سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
عمری به جز مرور عطش سر نکردهایم
جز با شرابِ دشنه گلو تر نکردهایم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
دختر خورشید و ماه، زهرۀ زهرا
آن که کرامات او گذشته ز احصا
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
ماه رحمت باز رفت و همدم حسرت شدیم