رنگ سیاه و سرخِ تو را دارند
اینروزها تمام خیابانها
بهنام آنکه جان را فکرت آموخت
چراغ دل به نور جان برافروخت
ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند