گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
چشمان تو دروازۀ راز سحر است
پیشانیات آه، جانماز سحر است