من كیستم؟ کبوتر بیآشیانهات
محتاج دستهای تو و آب و دانهات
این زن که خاک قم به وجودش معطر است
تکرار آفرینش زهرای اطهر است
مسلم شهید شد وَ تو خواندی حمیده را
مرهم نهادی آن جگر داغدیده را
وقتی نمازها همه حول نگاه توست
شاید که کعبه هم نگران سپاه توست
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود
دنیاست در تلاطم و طوفان کران کران
خشم و خشونت و غم کشتار بیامان