هنوز داشت نفس میکشید؛ دیر نبود
مگر که جرعۀ آبی در آن کویر نبود
صبحت به تن عاطفه جان خواهد داد
زیبایی عشق را نشان خواهد داد
چگونه وصف کنم شاعرانه کیست علی؟
شبیه نیست به غیر از خودش؛ علیست علی
نمردهاند شهیدان که ماه و خورشیدند
که کشتگان وطن، زندگان جاویدند
طنین «آیۀ تطهیر» در صدایش بود
مدینه تشنۀ تکرار ربّنایش بود
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
گر به چشم دل جانا، جلوههای ما بینی
در حریم اهل دل، جلوۀ خدا بینی