من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
ای خون تو همچنان نگاهت گیرا
ای جانِ به عرش رفتۀ نامیرا
هرچند که رفتن تو غم داشت، عزیز!
در سینۀ تو عشق، حرم داشت عزیز
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
نه لاله بوی خوش مستی از سبوی تو دارد،
هزار کاسه از این باغ رو به سوی تو دارد
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين