چون لاله به ساحت چمن میسوزم
با یاد تو پاره پاره تن میسوزم
ای همه خلق جهان، شاهد یکتایی تو
دل ما، بیتِ الهی ز دلآرایی تو
کعبه، یک زمزم اگر در همه عالم دارد
چشم عشّاق تو نازم! که دو زمزم دارد
گرفته جان نفسم در ثنای حضرت هادی
دُر سخن بفشانم به پای حضرت هادی
به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست بر دعا ببرید
از غربتت اگرچه سخنهاست یا علی
دنیا دگر بدون تو تنهاست یا علی
ای بهشتِ قُربِ احمد، فاطمه!
لیلةالقدر محمد، فاطمه!
شیطان به بیت حیّ تعالی چه میکند؟
آتش به گرد خانۀ مولا چه میکند؟
نور «اِقرَأ»، تابد از آیینهام
كیست در غار حرای سینهام؟!