غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
يك بار ديگر بازى دار و سر ما
تابيده خون بر آفتاب از پيكر ما