ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
پشیمانم که راه چاره بر روی شما بستم
سراپا حیرتم! از خویش میپرسم چرا بستم؟
دلم امشب گدای سامرّاست
از تو غیر از تو را نخواهم خواست
تا حضور تو، دلِ خسته مسافر شده است
توشه برداشته از گریه و زائر شده است
ای صفت خاص تو واجب به ذات
بسته به تو سلسلۀ ممکنات
به کعبه رفتم و زآنجا هوای کوی تو کردم
جمال کعبه تماشا به یاد روی تو کردم...
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
همپای خطر همسفر زینب بود
همراز نماز سحر زینب بود
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما