حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟