تو را کشتند آنها که کلامت را نفهمیدند
خودت سیرابشان کردی مرامت را نفهمیدند
چون گنج، نهان کن غم پنهانی خویش
منما به کسی بی سر و سامانی خویش
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
از «الف» اول امام از بعد پیغمبر علیست
آمر امر الهی شاه دینپرور علیست
ندیدم چون محبتهای مادر
فدای شأن بیهمتای مادر
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم
افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم
عمریست که دمبهدم علی میگویم
در حال نشاط و غم علی میگویم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟