ماه پیش روی ماهش رخصت تابش نداشت
ابر بی لطف قنوتش برکت بارش نداشت
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت