چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین