ای شهید بیگناه
ای شهید مشهد چراغ
شنیدم از لب باد صبا حسین حسین
نوای ما، دم ما، شور ما، حسین حسین
حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم
اسیر عصمت تو آسیهست، مریم هم
از سمت مدینه خبر آورد نسیمی
تا مژده دهد آمده مولود عظیمی
عمریست گفتهایم به عشق تو یا علی:
«یا مَظهرَ العَجائِبُ یا مرتضی علی»
تیر نگذاشت که یک جمله به آخر برسد
هیچکس حدس نمیزد که چنین سر برسد
رسیدم دوباره به درگاه شاهی
چه شاهی که دارد ز شاهان سپاهی...
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
همهٔ حیثیت عالم و آدم با توست
در فرات نفسم گام بزن، دم با توست