ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
بر عهد بزرگ خود وفا کرد عمو
نامرد تمام کوفیان، مرد عمو