الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
ای ز داغِ تو روان، خون دل از دیدۀ حور!
بیتو عالم همه ماتمکده تا نفخۀ صور
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
گفت: ای گروه! هر که ندارد هوای ما
سر گیرد و برون رود از کربلای ما...