وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند