گر بر سر نفس خود امیری، مردی
ور بر دگری نکته نگیری، مردی
به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
فارغ نگذار نَفْس خود را نَفَسی
تا بندهٔ نفس سرکشی در قفسی
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم