چیست این چیست که از دشت جنون میجوشد؟
گل به گل، از ردِ این قافله خون میجوشد
پس تو هم مثل همسرت بودی؟!
دستبسته، شکسته، زندهبهگور
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
شعری به رسم هدیه... سلامی به رسم یاد
روز تولد تو سپردم به دست باد
صبوری به پای تو سر میگذارد
غمت داغها بر جگر میگذارد
وقتی سکوت سبز تو تفسیر میشود
چون عطرِ عشق، نام تو تکثیر میشود