یک بار رسید و بار دیگر نرسید
پرواز چنین به بام باور نرسید
او آفتاب روشن و صادق بود
گِردش پر از ستارۀ عاشق بود
اگرچه باغِ پر از لالۀ تو پرپر شد
زمین برای همیشه، شهیدپرور شد
ای مشعل دانش از تو روشن
وی باغ صداقت از تو گلشن
عالمى سوخته از آتش آهِ من و توست
این در سوخته تا حشر گواهِ من و توست
تا به کی از سخن عشق گریزان باشم؟
از تو ننویسم و هربار پشیمان باشم؟