ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
هنگام سپیده بود وقتی میرفت
از عشق چه دیده بود وقتی میرفت؟
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
با توام ای دشت بیپایان سوار ما چه شد
یکّهتاز جادههای انتظار ما چه شد
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام