چقدر این روزهای سرد سخت است
و پیدا کردن همدرد سخت است
سپیداران نشانی سرخ دارند
همیشه آرمانی سرخ دارند
میرود بر لبۀ تیغ قدم بردارد
درد را یکتنه از دوش حرم بردارد
میآیم از رهی که خطرها در او گم است
از هفتمنزلی که سفرها در او گم است
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی
علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی