بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد
به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد
کلامش سنگها را نرم میکرد
دلِ افسردگان را گرم میکرد
بُرونِ در بنه اینجا هوای دنیا را
درآ به محفل و برگیر زاد عقبا را
حشمت از سلطان و راحت از فقیر بینواست
چتر از طاووس، لیک اوج سعادت از هُماست
هر که راهی در حریم خلوت اسرار داشت
دل برید از ماسوا، سر در کمندِ یار داشت
آوردهام دو ظرف پر از رنگ، سبز و سرخ
یک رنگ را برای خودت انتخاب کن
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من