تویی که نام تو در صدر سربلندان است
هنوز بر سر نی چهرۀ تو خندان است
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
به تعداد نفوس خلق اگر سوی خدا راه است
همانقدر انتخاب راه دشوار است و دلخواه است
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
قلم به دست گرفتم، خدا خدا بنویسم
به خاطر دل خود، نامهای جدا بنویسم