رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
هنوز طرز نگاهش به آسمان تازهست
دو بال مشرقیاش با اُفق هماندازهست
مرا مباد که با فخر همنشین باشم
غریبوار بمیرم، اگر چنین باشم
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری
صدای کیست چنین دلپذیر میآید؟
کدام چشمه به این گرمسیر میآید؟