ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
صلاة ظهر شد، ای عاشقان! اذان بدهید
به شوق سجده، به شمشیر خود امان بدهید
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
اشکها! فصل تماشاست امانم بدهید
شوقِ آیینه به چشم نگرانم بدهید
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری