کسی از شعر، از توصیف از اندیشه آن سوتر
کسی از دیگران برتر کسی دیگرتر از دیگر
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجازِ آه
آهِ او شد خطبۀ او، روز دشمن شد سیاه
از جهانی که پر از تیرگی ما و من است
میگریزم به هوایی که پر از زیستن است
فلق در سینهاش آتشفشان صبحگاهی داشت
که خونآلوده پیغام از کبوترهای چاهی داشت
رها شد دست تو، امّا دل تو...
کنار ساحل دریا، دل تو...
در لغت معنی شبح یعنی
سایهای در خیال میآید
سالها شهر در اعماق سیاهی سخت است
روز و شب بگذرد اما به تباهی سخت است
تو قلّهنشین بام خوبیهایی
تنها نه نشان که نام خوبیهایی
گفتم از کوه بگویم قدمم میلرزد
از تو دم میزنم اما قلمم میلرزد
فریاد اگرچه در تو پنهان بودهست
خورشید تکلّمت فروزان بودهست
امام عشق را ماه منیری
وفاداران عالم را امیری