ای غم، تو که هستی؟ از کجا میآیی؟
هر دم به هوای دل ما میآیی
ای رسول خدای را همدم!
در حریم رسالتش مَحرم
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد
مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد
آقا سلام بر تو و شام غریب تو
آقا سلام بر دل غربت نصیب تو
گرچه تا غارت این باغ نماندهست بسی
بوی گل میرسد از خیمۀ خاموش کسی
تو را در کجا، در کجا دیده بودم؟
تو را شاید آن دورها دیده بودم...
ای انتظارِ جاری ده قرن تا هنوز
بیتو غروب میشود این روزها هنوز
ای بانویی که زنده شد عصمت به نام تو
پیک خداست حامل عرض سلام تو
از نو شکفت نرگس چشمانتظاریام
گل کرد خارخار شب بیقراریام