غزل | شعر هیأت

ای یار ناگزیر که دل در هوای توست
جان نیز اگر قبول کنی هم برای توست

سعدی شیرازی

کلیات سعدی

غزل

ای خدا این وصل را هجران مکن
سرخوشان وصل را نالان مکن...

مولوی

سیری در قلمرو شعر توحیدی

غزل

ای خفته شب تیره هنگام دعا آمد
وی نفس جفا پیشه هنگام وفا آمد

مولوی

سیری در قلمرو شعر توحیدی

غزل

جان آمده رفته هیجان آمده رفته
نام تو گمانم به زبان آمده رفته

محمدمهدی سیار

رودخوانی

غزل

بی‌تو ای جانِ جهان، جان و جهان را چه کنم؟
خود جهان می‌گذرد، ماندن جان را چه کنم؟

علیرضا قزوه

صبح بنارس

غزل

به زیر نم‌نم باران شقایقی مانده‌ست
کنار پنجره، گلدان عاشقی مانده‌ست

رضا خورشیدی‌فرد

مواهب (دفتر اول)

غزل

تویی پیداتر از پیدا نمی‌یابیم پیدا را
چرا مانند ماهی‌ها نمی‌بینیم دریا را

محمدمهدی خانمحمدی

مواهب (دفتر اول)

غزل

کابوس نیست اینکه من از خود فراری‌ام
عینِ خودِ عذاب شده بی‌قراری‌ام

مریم سقلاطونی

زیر ساعت حرم

غزل

گرچه خیلی چیزها می‌دانی از من...هیچ‌وقت
کم نکردی لطف خود را آنی از من هیچ‌وقت

مریم سقلاطونی

زیر ساعت حرم

غزل

ببین که بی‌تو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره‌ راه، مسیرم

آرزو ارجمند

مواهب (دفتر دوم)

غزل

گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست
اقرار می‌کنم که دلم سر به راه نیست

فاطمه زاهد‌مقدم

مواهب (دفتر دوم)

غزل

قلب مرا نرم کرد، دیدۀ بارانی‌ام
تر شده سجاده از اشک پشیمانی‌ام

حسین عباس‌پور

مواهب (دفتر دوم)

غزل