غزل | شعر هیأت

ای شکوه کهکشان‌ها پیشِ چشمانت حقیر
روح خنجر خورده‌ام را از شب مطلق بگیر

سیدحسن حسینی

سفرنامه گردباد

غزل

ای به چشمت آسمان مهر، تا جان داشتی
ابرهای رحمتت را نذر جانان داشتی

فاطمه نانی‌زاد

صحن فیرزوه

غزل

بعد از تو روزها شده بی‌رنگ مرتضی
بی‌رنگ، بی‌قرار و بدآهنگ مرتضی

یوسف رحیمی

غزل

خوش است لالۀ آغاز سررسید شدن
شهید اول صدسالۀ جدید شدن

علی سلیمیان

غزل

در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ‌ تو، حجرۀ رنگین تو

سیده فرشته حسینی

غزل

جاری‌ست چو باران عرق شرم به رویم
از عفو تو یا از گنه خویش بگویم؟

غلامرضا سازگار

نخل میثم

غزل

آمد سحر دوباره و حال سَهَر کجاست؟
تا بلکه آبرو دهدم، چشم تَر کجاست؟

علی انسانی

گلاب و گل

غزل

باز شد پنجرۀ روشنی از فصل حضور
فصل سرسبز دعا، فصل شکوفایی نور

محمدجواد غفورزاده

چلچراغ هدایت (جلد۱)

غزل

سحر دمیده و بر شیشه می‌زند باران
هوا مسیح‌نفس شد، به مقدم رمضان

نغمه مستشارنظامی

غزل

سبزپوشا با خودت بخت سپید آورده‌ای
گل به گل هر جا بهاری نو پدید آورده‌ای

فاطمه سالاروند

غزل

به خودنماییِ برگی، مگو بهار می‌آید
بهار ماست سواری که از غبار می‌آید

حسن صنوبری

غزل

سپر ز گریه و شمشیر از دعا دارد
مَلَک به سجدۀ او رشکِ اقتدا دارد

سعید تاج‌محمدی

غزل