ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
دیدن یک مرد گاهی کار طوفان میکند
لحظهای تردید چشمت را پشیمان میکند
داشت میگفت خداحافظ و مادر میسوخت
آب میریخت ولی کوچه سراسر میسوخت
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
یک پرده در سکوت شکستم، صدا شدم
رفتم دعای ندبه بخوانم، دعا شدم
اینگونه که با عشق رفاقت دارد
هر لحظه لیاقت شهادت دارد
پایان یکیست، پنجرهٔ آسمان یکیست
خورشید بین این همه رنگینکمان یکیست