سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
به روزگار سیاهی که شب حصار نداشت
جهان جزیرۀ سبزی در اختیار نداشت
ای عشق! ای پدیدۀ صنع خدا! علی!
ای دست پرصلابت خیبرگشا! علی!
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری