بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است