بعید نیست غمت همچنان شهید بگیرد
بگیرد و همه جا باز بوی عید بگیرد
تا با حرم سبز تو خو میگیرم
در محضر چشمت آبرو میگیرم
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
بر ساحلى غریب، تویى با برادرت
در شعلۀ نگاه تو پیدا، برادرت
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم