فراتر است، از ادراک ما حقیقت ذاتش
کسی که آینۀ ذات کبریاست صفاتش
«اَلا یا اَیها السّاقی اَدِر کأسا و ناوِلها»
که درد عشق را هرگز نمیفهمند عاقلها
برخیز سحر ناله و آهی میکن
استغفاری ز هر گناهی میکن
تا نیست نگردی، رهِ هستت ندهند
این مرتبه با همتِ پستت ندهند
حاجی به طواف کعبه اندر تک و پوست
وَز سعی و طواف هرچه کردهست، نکوست
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
نور فلک از جبین تابندۀ اوست
سرداریِ کائنات زیبندۀ اوست
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش
الهی الهی، به حقّ پیمبر
الهی الهی، به ساقی کوثر