نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
وجود، ثانیه ثانیه در تو فانی شد
طلیعۀ غزلی صاحبالزمانی شد
میان هلهله سینه مجال آه نداشت
برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت
پیام نور به لبهای پیک وحی خداست
بخوان سرود ولایت که عید اهل ولاست
مدینه آنچه که میپرسم از تو، راست بگو
کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو
روایت است که هارون به دجله کاخی ساخت
به وجد و عشرت و شادی خویشتن پرداخت
رُخت فروغ خداوند دادگر دارد
قَدت نشان ز قیام پیامبر دارد
همیشه تا که بُوَد بر لب مَلَک تهلیل
هماره تا که بشر راست ذکر ربّ جلیل
کویر خشک حجاز است و سرزمین مناست
مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست
سلام ما به تو، ای هاجر چهار ذبیح
درود ما به تو، ای مریم چهار مسیح...
همیشه خاکی صحن غریبها بد نیست
بقیع، پنجره دارد اگرچه مشهد نیست
به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست بر دعا ببرید