ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند
ما دامن خار و خس نخواهیم گرفت
پاداش عمل ز کس نخواهیم گرفت