در راه تو مَردُمَت همه پر جَنَماند
در مکتب عشق یکبهیک همقسماند
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
کو یک نفر که یاد دلِ خستگان کند؟
یا لا اقل حکایت ما را بیان کند...
خواهان تو هر قدر هنر داشته باشد
اول قدم آن است جگر داشته باشد...
هرگز نه معطل پر پروازند
نه چشم به راه فرصت اعجازند
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت