حتی اگر که تیغ ببارد، در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم، ما غیرت امام حسینیم
به سویت آمدهام جذبهای نهان با من
چه کردهای مگر ای شور ناگهان! با من؟
به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
«پدر» چه درد مگویی! «پدر» چه آه بلندی!
نمیشود که پدر باشی و همیشه بخندی
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
النّمِر باقر النّمِر برخیز
باز هم خطبۀ جهاد بخوان
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم