وقتی خدا بنای جهان را گذاشته
در روح تو سخاوت دریا گذاشته
از عشق بپرسید، که با یار چه کردند؟
با آن قد و بالای سپیدار، چه کردند
سنگها آینهها نام تو را میخوانند
اهل دل، اهل صفا، نام تو را میخوانند...
وقتی كه شكستهدل دعا میكردی
سجادۀ سبز شكر، وا میكردی
کعبه اسم تو، منا اسم تو، زمزم اسم توست
ندبه اسمِ تو، شفا اسم تو، مرهم اسم توست
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
دل اگر تنگ و جان اگر خستهست
گاه گاهی اگر پریشانیم
با پای سر به سِیْر سماوات میرویم
احرام بستهایم و به میقات میرویم