امشب شکوه عشق جهانگیر میشود
روح لطیف عاطفه تصویر میشود
با کلامُ اللهِ ناطق همکلام!
ای سکینه! بر کراماتت سلام!
گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
ای مرهم زخم دل و غمخوار پدر!
هم غمخور مادری و هم یار پدر
خبر این بود که یک سرو رشید آوردند
استخوانهای تو را در شب عید آوردند
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفت نقاب بود
ماه مولا شد حدیث طیر را با ما بخوان
در ولایش آشنا و غیر را با ما بخوان
سلام فاطمه، ای جلوۀ شکیبایی
که نور حُسن تو جان میدهد به زیبایی