ای دلنگران که چشمهایت بر در...
شرمنده که امروز به یادت کمتر...
دین را حرمیست در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
سلامٌ علی آل طاها و یاسین
سلامٌ علی آل خَیرِ النَّبِیِّین
در کالبد مرده دمد جان چو مسیحا
آن لب که زمینبوسی درگاه رضا کرد
با دشمن خویشیم شب و روز به جنگ
او با دم تیغ آمده، ما با دل تنگ
تا داشتهام فقط تو را داشتهام
با نام تو قد و قامت افراشتهام
برخیز که راه رفته را برگردیم
با عشق به آغوش خدا برگردیم