گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
آن صدایی که مرا سوی تماشا میخواند
از فراموشیِ امروز به فردا میخواند
قسم خوردهای! اهل ایثار باش
قسم خوردهای! پای این کار باش
باز در سوگ عزیزی اشکها همرنگ خون شد
وسعت محراب چون باغ شقایق لالهگون شد
گفته بودی که به دنیا ندهم خاک وطن را
بردهام تا بسپارم به دم تیر بدن را
مفتاح اجابت دعایش، خواندند
سرچشمۀ رحمت خدایش، خواندند
به دل بغضی هزاران ساله دارم
شبیه نی، هوای ناله دارم
شب آخر هنوز یادم هست
خیمه زد عطر سیب در سنگر