بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان مرد ملت
چه سِرّیست؟ چه رازیست؟
چه راز و چه نیازیست؟
گسترده شد در این ولایت خوان هفتم
روزی ایران میرسد از مشهد و قم
بختت بلند باد و بلندا ببینمت!
ایرانِ من مباد که تنها ببینمت!
جابر! این خاکی که عطرش، از تو زائر ساخته
آسمانها را در این ایوان، مجاور ساخته
قسم خوردهای! اهل ایثار باش
قسم خوردهای! پای این کار باش
یا علی گفتم همه درها به رویم باز شد
یا علی گفتم، چه شیرین شعر من آغاز شد
مولای ما نمونۀ دیگر نداشتهست
اعجاز خلقت است و برابر نداشتهست
دشت
گامهای جابر و عطیّه را