سعید بیابانکی | شعر هیأت

سنگر باقی مانده

جاده مانده‌ست و من و اين سر باقى مانده
رمقی نيست در اين پيکر باقى مانده

دفاع مقدس

سنگچین

غزل

آخرین پرواز

پرنده‌ها همه در باد، تار و مار شدند
نگاه‌ها همه از اشک، جويبار شدند

شعر ملی میهنی

باغ دوردست

غزل

خیمۀ غم

برپا شده‌ست در دل من خیمهٔ غمی
جانم! چه نوحه و چه عزا و چه ماتمی!

امام حسین علیه‌السلام

یلدا

غزل

درنگ

ای سجود با شكوه، و ای نماز بی‌نظیر
ای ركوع سربلند، و ای قیام سربه زیر

امام علی علیه‌السلام

جامه‌دران

غزل

ادبیات پایداری

دور تا دور حوض خانهٔ ما
پوکه‌های گلوله گل داده‌ست

دفاع مقدس

یلدا

چارپاره

یا زهرا

چکیدۀ گل رخسار مصطفی زهراست
عصارۀ نفحات خوش خدا زهراست

حضرت فاطمه علیهاالسلام

یلدا

قصیده‌واره

دو خط دعا

شبی نشستم و گفتم دو خط دعا بنویسم
دعا به نیت دفع قضا بلا بنویسم

امام عصر علیه‌السلام

چقدر پنجره

غزل

کوه

کوه آهسته گام برمی‌داشت
پیکر آفتاب بر دوشش

حضرت فاطمه علیهاالسلام

سنگچین

چارپاره

روضهٔ آتش...

چه شد مگر که زمین و زمان در آتش سوخت
که باغ خاطره‌ها ناگهان در آتش سوخت

شهدا

غزل

بی‌خانمان

میان خاک سر از آسمان در آوردیم
چقدر قمری بی‌آشیان در آوردیم

دفاع مقدس

نامه‌های کوفی

غزل

مشرق فردا

دلتنگی مرا به تماشا گذاشته‌ست
اشکی که روی گونۀ من پا گذاشته‌ست

امام عصر علیه‌السلام

جامه‌دران

غزل

گل محمدی

تا داشته‌ام فقط تو را داشته‌ام
با نام تو قد و قامت افراشته‌ام

پیامبر اعظم صلوات‌الله‌علیه‌وآله

چاره‌ها

رباعی

به استقبال تو...

این سواران کیستند انگار سر می‌آورند
از بیابانِ بلا، گویا خبر می‌آورند

کاروان اُسرا

نامه‌های کوفی

غزل

مگر محشر آمده

باز این چه شورش است، مگر محشر آمده
خورشید سر برهنه به صحرا در آمده

امام حسین علیه‌السلام

نامه‌های کوفی

قصیده

مرگ از عسل شیرین‌تر

پیراهنت از بهار عطرآگین‌تر
داغت ز تمام داغ‌ها سنگین‌تر

حضرت قاسم علیه‌السلام

همواره حسین

رباعی