ای حرمت قبلۀ حاجات ما
یاد تو تسبیح و مناجات ما
همسنگر دردهای مردم بودی
چون سایه در آفتابشان گم بودی
بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
بوی بهشت میوزد از کربلای تو
ای کشتهای که جان دو عالم فدای تو
پروندۀ جرم مستند را چه کنم؟
شرمندگی الی الابد را چه کنم؟
ماه صفر رسید و افق رنگ دیگر است
عالم سیاهپوش به سوگ سه سرور است
در سرم پیچیده باری، های و هوی کربلا
میروم وادی به وادی رو به سوی کربلا
رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
در شور و شر حجاز تنهاست علی
در نیمهشبِ نماز تنهاست علی
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
سپیدهدم که هنگام نماز است
درِ رحمت به روی خلق باز است
ای ز فرط ظهور ناپیدا
ای خدا! ای خدای بیهمتا!
هر کسی را به سر هوایی هست
رو به سویی و دل به جایی هست
خود را به خدا همیشه دلگرم کنیم
یعنی دلِ سنگ خویش را نرم کنیم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
خّرم آن دل که از آن دل به خدا راهی هست
فرّخ آن سینه که در وی دل آگاهی هست
کی میشود شبیهِ تو پیدا؟ علی علی
بعد از تو خاک بر سر دنیا، علی علی
دست خدا پردۀ شب را شکافت
صبح شد و نور خداوند تافت
تا عقل چراغ راهِ هر انسان است
اندیشهوری نشانۀ ایمان است
آیینۀ عشق با تو دمساز شود
یعنی که دری به روی تو باز شود
پرواز آسمانی او را مَلک نداشت
ماهی که در اطاعت خورشید شک نداشت
چقدر مانده به دریا، به آستان حسین
پر از طراوت عشق است آسمان حسین
نازم آن زنده شهیدی که برِ داور خویش
سازد از خونِ گلو تاج و نهد بر سر خویش