ای حرمت قبلۀ مراد قبایل!
وی که بوَد قبله هم به سوی تو مایل
با ظلم بجنگ، حرف مظلوم این است
راهی که حسین کرده معلوم این است
هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
هر کس به سایۀ تو دو رکعت نماز کرد
با یک قنوت هر چه گره داشت، باز کرد
از کوی تو ای قبلۀ عالم! نرویم
با دست تهی و دل پُر غم نرویم
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
گل بر من و جوانى من گریه مىکند
بلبل به همزبانى من گریه مىکند