من حال پس از سقوط را میفهمم
آشفتهام این خطوط را میفهمم
سلام روح بلندِ گذشته از کم دنیا!
تو ای مسافر بدرود گفته با غم دنیا
سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
ای خون تو همچنان نگاهت گیرا
ای جانِ به عرش رفتۀ نامیرا
جانان همه رفتند، چرا جان نرود؟
این آیه به روی دستِ قرآن نرود؟
ای که وجود پاک تو آیینۀ زهراست
هر جا تو باشی اسم بابایت علی آنجاست
از درد نبود اگر که از پا افتاد
هنگام وضو به یادِ زهرا افتاد
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری