خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
بیا که عزم به رفتن کنیم اگر مَردیم
بیا دوباره به شبهای کوفه برگردیم
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين
شراره میکشدم آتش از قلم در دست
بگو چگونه توان برد سوی دفتر دست؟